رکود و احساس فرسودگی شغلی در هر حرفه ای رایج و شاید ناگزیر است. اما اینکه ما چگونه با ان روبرو می شویم می تواند مقصد و وضعیتمان را مشخص کند. بهترین کار این است که برنامه ای برای رهایی و بیرون کشیدن خودمان داشته باشیم. تغییر شغل می تواند کمک کننده باشد، اما اگر به حرفه ای که در آن هستیم علاقمندیم ، تغییر آن گزینه مناسبی نیست. بسیاری از متفکران و متخصصان توصیه می کنند، برای شناسایی راهکارهای بهبود به درون خود نگاه کنید. زمانی را به خودمراقبتی اختصاص دهید، تا با شناخت، توسعه و بهبود روح و شخصیت احتمال موفقیت را افزایش دهید. حتی گاهی اوقات کمک گرفتن از دوست و یا استاد و مسئول مافوق شغلی معتمد می تواند راهکارهای مناسبی را در پیش رویتان قرار دهد، و منجر به ایده ها و الهام مسیرهای جدید شود.
اینکه بتوانید اوضاع را با جزییات، صادقانه و دقیقاً همانطور که هست برای دیگری شرح دهید، با توجه به سوالات و بازخوردهای یک فرد موجه ومعتمد، رویکردها و وجوه نوینی را برای تفکر و اقدام در شما بیدار می کند. قرار نیست که تمام تصمیم ها را به تنهایی و با دانش و تجربیات خویش بگیریم و تمام لحظات ارزشمند زندگیمان را صرف تجربه های کهنه و گران دیگران بکنیم. مسر کاملاً مشخص است، بهرمندی کامل از تجربیات و توصیه های دیگران، تحلیل و انطباق با شرایط خودمان و سپس تصمیم و اقدام مناسبی که ما را از رکود و شرایط فعلی نجات دهد.
این مراحل به خوبی ثابت و بی زمان هستند. توصیه به درخواست کمک را نمی توان دست کم گرفت. این آسان نیست که خود و موقعیت خود را در چشم انداز قرار دهید.
گرچه به نظر بسیار ساده است، اما بسیاری از مردم متوجه نیستند که از نظر شغلی قفل شده اند. درمقابل، آنها نارضایتی خود را نادیده می گیرند و سعی می کنند مدام خود را مشغول کنند و یا از ترس خود به عنوان راهی برای اجتناب از مواجهه با واقعیت استفاده می کنند. اما اولین قدم در حل یک مشکل، شناسایی آن به عنوان یک مشکل است. و هنگامی که این کار را انجام دادید، می توانید اقداماتی را برای غلبه بر آن انجام دهید.
اگرچه ساده است، اما پاسخ به آن برای اکثر افراد آسان نیست. برخی با ناامنی ها و ترس از دستیابی به خواسته های واقعی خود دست و پنجه نرم می کنند. دیگران هرگز دکمه تأمل را در زندگی پرمشغله خود فشار نداده اند تا به خود فضایی برای این کار بدهند. بنابراین اگر احساس می کنید در حرفه خود گم شده اید، اکنون زمان آن است که صادقانه به این سؤال پاسخ دهید – حتی اگر پاسخ با آنچه فکر می کردید (یا باید) متفاوت باشد.
شیوه فکرتان را عوض کنید.
وقتی احساس می کنید گم شده اید، غرق شدن در بدبختی وسوسه انگیز است. بدتر از آن، ناامیدی شما می تواند ناخواسته بر دیگران تأثیر بگذارد. اما ماندن در فضای منفی به شما کمکی نمی کند که به جلو بروید. در عوض، ذهنیت خود را به سمت مثبت بودن و امکان تغییر دهید. غل و زنجیر آنچه را که باید در نظر بگیرید، بردارید. کنجکاو شوید به خودتان اجازه دهید تصور کنید که شغل آینده شما چگونه خواهد بود، حتی اگر با سناریوی حرفه ای فعلی شما متفاوت باشد.
هرگز از خودمراقبتی غافل نشوید، هر گونه که بلدید.
کتک زدن خود یا نادیده گرفتن نیازهایتان برای پیشرفت شما اثر معکوس دارد. تحقیقات نشان میدهد که خودمراقبتی باعث موفقیت میشود، بنابراین عادت کنید با خودتان به همان روشی که با یک دوست یا همکار ارزشمند رفتار میکنید، رفتار کنید. این به این معنی است که به جای انتقاد شدید نسبت به خودتان مهربان باشید.
و مطمئن شوید که به بدن خود گوش می دهید – آیا مکرر سردرد دارید؟ انرژی شما کم است؟ احتمالاً زمان آن رسیده است که خود را دوباره پر کنید. بدن خود را با استراحت، آرامش، تغذیه و حرکت مناسب تغذیه کنید. ذهن خود را با پادکستها، کتابها، سخنرانیهای TED، مقالهها و ویدیوهای آموزشی و نشاطآور غنی کنید. روح خود را از طریق مدیتیشن، دعا یا تأمل دوباره شارژ کنید، زمانی را در طبیعت بگذرانید و با دوستان و عزیزان خود دیدار کنید.
کمک بخواهید—و آماده دریافت آن باشید.
منزوی کردن خود در زمانی که احساس گمراهی می کنید تنها باعث می شود که احساس بدتری داشته باشید. درعوض، وقتی فهمیدید چه می خواهید، برای کمک بخواهید. یک دوست یا مربی قابل اعتماد نیز میتواند با صدایی حمایتکننده و بدون قضاوت، کلمات تشویق کننده را ارائه دهد. به احتمال زیاد، آنها قبلاً آنجا بوده اند و می توانند به شما کمک کنند تا راه خود را پیدا کنید.
اما طرف دیگر درخواست کمک، ذهن شما را باز می کند تا در موقعیتی باشید که آن را دریافت کنید. تمام تلاش خود را برای گوش دادن به توصیه های داده شده انجام دهید، و درک کنید که ممکن است شامل یک مسیر ناآشنا باشد. به جای مقاومت در برابر آن، انعطاف پذیر و سازگار باشید تا شانس خود را برای عبور از فلات فعلی خود افزایش دهید.
به دیگران کمک کن.
یکی از بهترین راه ها برای مقابله با احساس از دست دادن این است که از سر خود بیرون بیایید و به شخص دیگری کمک کنید. با قرار دادن خود در جای آنها، به کسانی که در تلاش هستند کمک کنید. تغییری که زمانی رخ می دهد که از یک موقعیت خودخواهانه به سمت یک خدمت حرکت می کنید شگفت انگیز است. وقتی به کسی کمک میکنید مشکلی را حل کند، احساس بهتری دارید، که طرز فکر شما را تغییر میدهد و راه را برای خیر بیشتر هموار میکند.
قدردانی را تمرین کنید.
راه دیگر برای بیرون آمدن از ذهن، تمرین شکرگزاری است. به عنوان مثال، یک نامه تشکر برای کسی که زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده است بنویسید یا لیستی از چیزهایی که برای آنها سپاسگزار هستید تهیه کنید. این یک چرخه با فضیلت برای مثبت اندیشی و خیر و یک برد-برد برای کمک به بازگشت شما به مسیر می شود.
از منطقه امن و آرام خودتان فاصله بگیرید.
رکود در منطقه آسایش رشد می کند. اینجا جایی است که پیچیدگی های شغلی متولد می شود. اگر چیزی را می خواهید که هرگز نداشته اید، باید کاری را انجام دهید که هرگز انجام نداده اید. یافتن راه به معنای تحت فشار قرار دادن خود برای ریسک کردن و دریافت پاداش است. در محل کار، با فعال بودن در درخواست تکالیف چالش برانگیز، پیشنهاد رهبری در زمینه کسب و کار جدید، یا داوطلب شدن برای آموزش نیروهای جدید، تخصص خود را به نمایش بگذارید. در خارج از دفتر، با شرکت در کلاسهای آموزشی مداوم، پیوستن به هیئتها و کمیتههای صنعت، و ارتباط با کسانی که از نظر حرفهای به شما الهام میدهند، پیشرفت حرفهای خود را تقویت کنید.
گاهی در هنگام حرکت به سمت مسیری ناآشنا ارتباطمان با نرم افزار مسیریاب قطع می شود، فکر کنید! حالا چه باید کرد؟ آیا باید ایستاد تا وضعیت خود به خود بهتر شود و یا اینکه باید اقدامی کرد؟ قطعاً افرادی که رویکرد فعالانه را انتخاب می کنند موفق خواهند بود، به سرعت ارتباط دستگاهشان را بررسی می کنند، سراغ نرم افزار دیگری می روند یا سنتی ترین راه و پرس و جو از اطرافیان را در دستور کار قرار میدهند، تا اطلاعات وعلائمی برای ادامه مسیر و حرکت دوباره پیدا کنند، اما از حرکت نمی ایستند و در ترس گم شدن غرق نمی شوند، به یاد داشته باشید حتی زمانی که شنا بلد نیستیم اگر از ترس غرق شدن بی مهابا و کور دست و پا بزنیم احتمال زنده ماندن بیشتر از زمانی است که تنها به بلد نبودن شنا می اندیشیم.
دیدگاه شما